جایگاه امام علی(ع) در خط نستعلیق
جایگاه امام علی(ع) در خط نستعلیق در دو ساحت پیدایش و محتوای نوشتاری مورد بررسی قرار گرفته است:
در پیدایش خط نستعلیق
کتابهای تذکره خوشنویسان، حُسن خط را به امام علی(ع) منتسب دانسته و بر این باورند که باقی خطوط اسلامی نیز به واسطه ارشادات حضرتش، در عالم رؤیا، بوجود آمده است.
خانم آنهماری شیمل، شرقشناس آلمانی، نیز در بیانی که از ارشادات حضرت علی(ع) در عالم رؤیا به پیشگامان هنر خوشنویسی داشته است، نام میرعلی تبریزی (واضع خط نستعلیق) و سلطانعلی مشهدی را نیز گزارش میدهد.
سلطانعلی مشهدی سرمایه هنری خود را مدیون ارادتش به امام علی(ع) دانسته و در خصوص احوال میرزا غلامرضا اصفهانی نیز این مطلب آمده که ایشان بسیاری از فنون خوشنویسی را در عالم رؤیا تعلیم گرفته و به رشدی یکباره دست یافته است.
برخی از خوشنویسان نیز به جهت الهام غیبی در مسیر تکامل هنری خود، به آداب و ریاضاتی متوسّل میشدند تا به عنایت خداوندی و دستگیری امام علی(ع)، راه برایشان مشخص میشد. چنانچه سلطانعلی خوشنویس، در اینباره اینگونه میسراید:
در جوانی به خط بدی میـــــلم
عشق خط راندی از مژه سیـــلم
نیت روزهٔ عـــــــلی کـــــردم
قلم مشـــق را جــــــلی کردم
در خیال اینکه کار بگـــشایـــد
شه بخوابم جمال بنمــــــــاید
تا شبی خواب دیدم از ره دیـــد
که خطم دید و جامعهام بخشید
در محتوای نوشتاری
غلامرضا جلالی، هنرپژوه ایرانی، بر این باور است که تجلّی ارادت خوشنویسان اسلامی به امام علی(ع) در نگارش کتیبهها، گچ بریها، چینش آجرها و… را میتوان در اسلوبهای زیر به نظاره نشست:
کتیبههای مشتمل بر آیاتی که به اهلبیت(ع) بهطور عام و امام علی علیهالسلام|امام علی(ع) بهطور خاص اشاره دارند.
کتیبههایی مشتمل بر شهادت ثالثه است. نظیر کتیبههای مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد جامع یزد.
کتیبههایی مشتمل بر کلمات قصار و خطبههای حضرت علی(ع) است.
کتیبههایی که مشتمل بر نمایش سه اسم مقدس الله، محمد و علی هستند، نظیر گنبد سلطانیه، مسجد جامع قزوین و مقبره خواجه عبدالله انصاری.
کتیبههایی که مشتمل بر تکریم و مدح امام علی(ع) و توسل به حضرتش میباشد.
کتیبههایی که مشتمل بر دعاهایی از امام علی(ع) یا ادعیهای چون دعای نادعلی هستند.
به گفته برخی، یکی از زیباترین مرقوماتی که نمایانگر ارادت خوشنویسان به آستان علوی است، تابلوی خطی از میر عماد حسنی قزوینی استاد بلامنازع خط نستعلیق در زمان صفویه است که در موزه ایران باستان نگهداری میشود که در قسمت مرکزیاش ابیات زیر به صورت چلیپا نوشته شده
است:
با مهر علی، طینت هر کس که سرشت
هر چند بود همیشــه در دیر و کنشت
در دوزخ اگر در آورندش به مثـــــل
تا گرم نکرده، میبرنـــدش به بهشت
مخترع خط نستعلیق
اغلب مورخان، میرعلی تبریزی، در زمان تیمور گورکانی (۸۰۸–۷۷۲ق) را ابداعکننده خط نستعلیق دانستهاند.
سلطانعلی مشهدی از معروفترین نستعلیقنویسان قرن نهم و دهم ایران، در رساله خود درخصوص واضع نستعلیق اینگونه میسراید:
نسخ تعلیق اگر خفی و جلی است
واضع الاصل، خواجه میرعلی است
نسبتش بوده با علی ازلی
نسبش نیز میرسد به علی
تا که بوده است عالم و آدم
هرگز این خط نبوده در عالم
وضع فرموده او ز ذهن دقیق
از خطِ نسخ و از خطِ تعلیق
مجنون رفیقی هروی، از شعرا و خوشنویسان اواخر سده نهم، نیز در رساله آداب الخط خود میگوید:
سیدعلی آن جهان تحقیق
شد واضع خط نسختعلیق
در خطه اختراع پیوست
بر مسند ابن مقله بنشست
خاستگاههای نظری خط نستعلیق در مذهب شیعه
مذهب شیعه و ادبیات عرفانی، به عنوان دو خاستگاه نظری خط نستعلیق معرفی شدهاند.
مذهب تشیع
رسالههای خوشنویسی که از عصر تیموریان به بعد که افزایش درخوری یافتند بیشتر توسط هنرمندان شیعی مذهب به نگارش درآمده و نقطه نظرات موجود در آنها در موارد آموزش و ویژگیهای روحی هنرمند اغلب منشعب از فرهنگ شیعی است. این رسالهها که شامل موضوعات مختلفی از جمله
مناجاتنامهها، ادعیه، دیوان اشعار، رسائل و مناقب امامان است، مهمترین حلقهٔ ارتباطی خط و مذهب تشیع هستند.
پیشگامان خط نستعلیق، همچون میرعلی تبریزی، بوجودآورنده خط نستعلیق و استادان صاحب نامی چون سلطانعلی مشهدی، میرعلی هروی و مجنون رفیقی هروی آداب و آموزههای مذهب شیعه و تأثیر آن در هنر را به صورت نظری و عملی و با الگوبرداری از ائمهٔ شیعه به هنرجویان انتقال میدادند.
از آداب روزانهٔ سلطانعلی مشهدی زیارت امام رضا(ع) بود و بعد از مرگش نیز در نزدیکی پنجرهفولاد به خاک سپرده شد. شاگردان او نیز در این زمینه به استاد خود تأسی جستند؛ به طوری که مولانا محمد ابریشمی دربارهٔ اعتقادات و محل دفن وی اشعاری سروده است.
میرعلی هروی (متوفی،۹۵۱ه) از دیگر نستعلیقنویسان بنام، در زمرۀ سادات حسینی بود که در قالب آثار، القاب، اشعار و رسالاتش به شیعه بودن خود و تأثیر آن در کارش اشاره میکند. اشعار او در مدح اهلبیت(ع) در دارالسیاده در حرم امام رضا(ع) موجود است. «خادم آل، میرعلی حسینی»
لقبی است که وی در آثارش به خود میدهد. در موضوع ادعیه، کتاب مناجاتنامه منسوب به حضرت علی(ع) را میرعلی هروی به خط نستعلیق عالی به نگارش درآورد که در ارگ کابل نگهداری میشود.
مجنون هروی ازخوشنویسانی است که در جایگاه مؤلف، مدرس و مدیر دبیرستان، توانست نقش مهمی در اشاعۀ تفکر امامت ایفا کند. وی در در دو رسالۀ «رسمالخط» و «آداب الخط» در فصلی مستقل به مدح دوازده امام میپردازد و این موضوع از تفاوتهای این دو رساله با آثار شبیه به خود بهشمار میرود.
آموزههای عرفانی
یکی دیگر از خاستگاههای نظری در خط نستعلیق، آموزههای عرفانی است.
علیرضا هاشمینژاد، محقق هنر خوشنویسی، بر این باور است که حضور فرقههایی چون «حروفیه» و «نقطویه» که برای حروف جایگاهی قدسی قائل بودند، در شکلگیری مبانی زیباییشناختی و ابداع شیوههای خوشنویسی ایرانی، از جمله خط نستعلیق مؤثر بوده است، چنانکه به عقیده مارتین
لینگز (با نام اسلامی ابوبکر سراجالدین) مستشرق انگلیسی، تصوف از عوامل اصلی شکوه خوشنویسی در قرن هفتم قمری محسوب میشود.
ارتباط برخی از رویدادهای زندگی فضلاللّه نعیمی استرآبادی (۷۹۶-۷۴۰ق)، مؤسس فرقه حروفیه، با تحولات خوشنویسی؛ از جمله پیدایش خط نستعلیق در نیمه دوم قرن هشتم، احتمال تأثیر این فرقه را در این تحولات تقویت میکند.
از جمله دلایل دیگر ارتباط حروفیه با تاریخ تحول خوشنویسی، عضویت برخی از خوشنویسان بزرگ از جمله معروف بغدادی در فرقه حروفیه است که یکی از قدیمیترین آثار به خط نستعلیق به نام او ثبت شده است.
وجه نامگذاری نستعلیق
در خصوص وجه تسمیه خط نستعلیق دو نظریه وجود دارد:
نستعلیق در اصل «نسخ-تعلیق» بوده و این عنوان به جهت ترکیب این خط از دو خط نسخ عربی و تعلیق فارسی بدان اطلاق شده است.
نستعلیق در اصل «نسخِ تعلیق» بوده و به این معناست که با ظهور این قلم، قلمهای پیشین از جمله قلم تعلیق نسخ شده و جای خود را به نستعلیق داده است.
این واژه تا سده دهم بیشتر به شکل «نسخ تعلیق و نسختعلیق» به کار میرفت.
کاربردهای خط نستعلیق
نستعلیق از زمان پیداش خود، به واسطه روح سیال و فرم دورانی بودن حروف و ترکیبات، بیشتر در کتاب آرایی مخصوصاً کتب غیر مذهبی مثل دیوان اشعار، شاهنامه، خمسه نظامی، قطعهنویسی، هنرهای سنتی و صناعی چون حجاری و گچبری، قالیبافی، فلزکاری، هنرهای چوبی، پارچهبافی و بسیار
دیگر از هنرها به کار گرفته شده است.
علاوه بر این در دهههای گذشته برخی هنرمندان همچون هنرمندان مکتب سقاخانه، قلم نستعلیق را در فضای هنر مدرن وارد نموده و با انواع سبکهای مدرن نقاشی ترکیب نمودند که در حال حاضر به آن هنر نقاشیخط اطلاق میشود.
خط نستعلیق، در معماری کاربرد زیادی داشته و تزئینات کاشی بسیاری از امکان خاص، نظیر مدرسه صالحیه قزوین و بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی مزین به اشعار و فرامینی به خط نستعلیق است. همچنین دربهای حرم اهلبیت(ع) نظیر حرم کاظمین مزین به کندهکاریهایی از جنس طلا و نقره
به خط نستعلیق است.
کتابت قرآن با خط نستعلیق
خط نستعلیق، اغلب در ترکیب با نگارگری و نگارش اشعار فارسی به کار رفته و به ندرت در نگارش قرآن کریم و عبارات عربی مورد استفاده قرار میگیرد؛ تا جایی که به بیان منشی قمی حتی گاه کتابت قرآن به خط نستعلیق بد یُمن دانسته شده است. ازاینرو در ایران، از دوره صفوی تا پایان دوره پهلوی، مجموعه قرآنهایی که با این خطّ کتابت شده، به ده مصحف نمیرسد.
به عقیده برخی، عدم کتابت قرآن با خط نستعلیق را میبایست در خوانایی و قابلیت اعرابگذاری کمتر آن نسبت به خط نسخ جستجو کرد.
برخی نیز با رویکردی ذوقی، خط نستعلیق را رعناتر از آن دانستهاند که محل تجلی کلام سنگین وحی باشد. همچنانکه سلیم، شاعر هند و ایرانی سده یازدهم میگوید:
عشق را شرط نیست رعنایی
همچو مصحف به خط نستعلیق
نسبت با خطوط مشابه
خط نستعلیق را میتوان نسخهای کاملتر از خط تعلیق دانست، چرا که در اصول خود خصوصاً در ترسیم دوایر، زُمُختی و سختی خط تعلیق را کنار گذاشته و به ظرافت، نازکی و نرمش بدل کرده است.
خط نستعلیق حیات خود را هم در قالب اصیل و هم در قالب رویکردهایی نو توسعه داد تا جایی که در اواخر سده یازدهم و در دوره صفوی، خطی پدیدار گشت که دارای حروف پیوسته و موزون با انتهایی تاب خورده و خمیده بود که با نام شکسته نستعلیق شهرت یافت. خطی که به تعبیر آنه
ماری شیمل بیشتر شبیه ارتباطهای تصویری مدرن است تا یک خط قابل خواندن.
نستعلیقنویسان
پس از میرعلی تبریزی، واضح خط نستعلیق، خوشنویسانی چون میرعبدالله، میرزاجعفر تبریزی، اظهر تبریزی، سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی در تکامل این خط تلاش نمودند و حدود یکصد سال بعد و در دوره صفوی، میرعمادالحسنی در کنار علیرضا عباسی این قلم را به اوج ظرافت و زیبایی خود رساند.
در دوره قاجار خوشنویسانی چون عباس نوری، وصال شیرازی، محمدباقر اصفهانی، عبدالرحیم افسر، میرزاعمو، میرزا غلامرضا اصفهانی، محمدحسین ترک ومحمدرضا کلهر این خط را به اوج رساندند.
در دوره پهلوی و با ایجاد نهاد مردمی «کلاسهای آزاد خوشنویسی» در سال ۱۳۲۹ش به کوشش هنرمندانی چون سیدحسن و سیدحسین میرخانی، علیاکبر کاوه و ابراهیم بوذری و اخذ اساسنامه این نهاد با نام انجمن خوشنویسان ایران در ۱۹ شهریور ماه ۱۳۴۶ش، فصل جدیدی در تاریخ این خط ایجاد شد.
با رونق فعالیتهای انجمن خوشنویسان ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران، نستعلیقنویسان بسیاری ظهور یافتند که از آن جمله میتوان به غلامحسین امیرخانی، عباس اخوین، محمد سلحشور، علی اشرف صندوق آبادی، مهدی فروزنده، جواد بختیاری، الهه خاتمی، امیراحمد فلسفی،
مجتبی سبزه،محمدعلی سبزه کار اشاره کرد.
عالمان شیعه و خط نستعلیق
میرزای قمی از مراجع تقلید شیعه در قرن دوازدهم و قرن سیزدهم قمری، علاوه بر مزایای علمی و اخلاقی از زیبایی خط برخوردار بوده است. مؤلف کتاب روضات الجنّات، میرزای قمی را در خط نسخ و نستعلیق کامل دانسته و به آثاری از میرزا که در اختیار وی است، استناد میکند.
علامه طباطبائی، فیلسوف و مفسر شیعه، مزین به زیور خط نستعلیق و شکسته نستعلیق بود و شاگردش، حسن حسنزاده آملی وی را با عبارت بالانشین ایوان قلم ستایش میکند.
شاگرد دیگرش علامه طهرانی خطّ نستعلیق و شکستۀ او را از بهترین و شیواترین خطّها دانسته است و از وی نقل میکند که قطعاتی از خطّ زمان جوانیاش مانده که وقتی به آنها نگاه میکند در تعجّب میافتد.
از علامه طباطبایی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله به جا مانده است. مرکز تحقیقات نور که یکی از مقالات ایشان، رساله منظومه در رسم خط نستعلیق است.
حبیبالله فضائلی، روحانی، خوشنویس و پژوهشگر شیعه، از اساتید بنام خوشنویسی در قرن چهاردهم شمسی است که آثار وی در این فن، همچون اطلس خط و قصائد عمان سامانی (به خط نستعلیق) و سرمشقهای چلیپای نستعلیق، شهرت یافته است.
دیدگاهتان را بنویسید